به خالِ هندویش بخشم، سمرقند و بُخارا را
آورده اند که تیمور با سپاهیان خود به سمت شیراز حرکت کرد. اهالی شهر دروازهها را گشودند در حالی که ملک منصور از آل مظفر در دزفول بود. او بعد از آنکه هرکس از آل مظفر را که در شیراز اسیر نموده بود کشت به مردم صدمهای وارد نکرد و شاعر بزرگ شیراز یعنی حافظ را خواست و به او گفت که من قسمت بزرگی از جهان را به ضرب شمشیر گشودم و هزاران شهر را ویران کردم تا پایتختهای خود را آباد و زیبا کنم و تو آن را که سمرقند باشد به خال هندویی میبخشی.
خواجه فیالبداهه جواب داد، ای سلطان این بخششهای بیجا بود که مرا به این روزگار فلاکت بار انداخت. تیمور از این جواب حافظ خوشش آمد و او را بخشید و انعامی به او داد.
(ویکی پدیا)